«اردشیر هخامنشی» چگونه یونان را بدون فرستان سرباز تحت کنترل خود درآورد؟

این تصاویر ( «اردشیر هخامنشی» چگونه یونان را بدون فرستان سرباز تحت کنترل خود درآورد؟ )، نه صرفاً عکس، بلکه دروازه‌هایی به گذشته‌اند. هر بازیگر در این فریم‌ها، قصه‌ای از روزگاران پیشین را بازگو می‌کند. ما شما را به یک سفر در زمان دعوت می‌کنیم تا از میان آلبوم‌های خاطره عبور کنیم و دوباره لحظاتی درخشان از زندگی و هنر آن‌ها را در قاب چشمانمان مرور کنیم. اینجا تونل زمان است؛ جایی که نوستالژی زنده می‌شود.


معاهده صلح اسپارت و ایران که به صلح آنتالکیداس نیز معروف است، سال ۳۸۶ پیش از میلاد پس از مذاکرات بین دریاسالار اسپارتی، آنتالکیداس و پادشاه ایران، اردشیر دوم شکل گرفت.

فرادید| این معاهده، شهرهای یونانی آسیای صغیر (آناتولی) و جزایر قبرس را موظف به پذیرش کنترل ایرانی کرد و همچنین خودمختاری تمامی شهرهای یونانی در خاک اصلی را اعلام نمود.

به گزارش فرادید، این موضوع سبب شد این شهرها نتوانند به یک نیروی متحد تبدیل شوند و در برابر ایران مقاومت کنند. این توافق به نوعی به‌عنوان «صلح مشترک» عمل می‌کرد و شباهت‌هایی به صلح سی‌ساله‌ای داشت که پایان‌دهنده جنگ اول پلوپونز بود. 

زمینه و مفاد معاهده صلح اسپارت و ایران 

اسپارت‌ها پس از سال‌ها درگیری با آتن، تبای، ائوبویا و دیگر دولت‌های یونانی به دنبال پایان دادن به خصومت‌ها بودند. آن‌ها دریاسالار آنتالکیداس را برای مذاکره با اردشیر دوم فرستادند که منجر به معاهده سال ۳۸۶ پیش از میلاد شد. این توافق سه شرط اصلی داشت: شهرهای یونانی آسیای صغیر و قبرس تحت کنترل ایران قرار گیرند. تمامی شهرهای یونانی خودمختار باقی بمانند، به جز روحانیون آتن در لِمنوس، ایمبروس و اسکایروس و اسپارت‌ها نظارت بر اجرای صلح در سراسر یونان را بر عهده بگیرند. 

تا سال ۳۸۷ پیش از میلاد، تمرکز جنگ کورنتیان از خاک اصلی یونان به دریای اژه منتقل شده بود. تراسیبولوس، رهبر نیروی دریایی آتن، چندین شهر اژه را تحت کنترل آتن درآورد و همزمان با اِواگوراس، پادشاه قبرس، همکاری می‌کرد. پیروزی‌های تراسیبولوس و مقاومت اِواگوراس منافع ایران را در منطقه تهدید می‌کرد. اردشیر دوم که نگران شد، حمایت از آتن و متحدانش را قطع کرد و به جای آن با اسپارت متحد شد. او آنتالکیداس و ساتراپ تیروَز را به شوش فراخواند تا شرایط پایان جنگ را نهایی کنند. 

مقاومت اِواگوراس و استراتژی دریایی آنتالکیداس

اِواگوراس اول که از مدافعان فرهنگ یونانی بود، تلاش کرد قبرس را به دنیای یونان پیوند دهد. به رهبری او، سالامیس به مرکز هِلِنیسم تبدیل شد. او با آتن متحد شد و در جریان جنگ کورینتیان، حمایت مالی و دریایی ارائه کرد. مقاومت او در برابر ایران، نمونه‌ای از تلاش یونانی‌ها برای استقلال در برابر سلطه ایران بود. با این حال، صلح آنتالکیداس این تلاش‌ها را تضعیف کرد، کنترل ایران بر قبرس را تثبیت نمود و جاه‌طلبی‌های اِواگوراس برای خودمختاری و نفوذ منطقه‌ای را محدود کرد. 

آنتالکیداس برای وادار کردن آتن به مذاکره، نیروی دریایی مجهز به ۹۰ کشتی خود را به هلسپونت منتقل کرد و مسیرهای تجاری حیاتی آتن برای تأمین غلات از دریای سیاه را مختل کرد. آتن با یادآوری شکست ویرانگر خود در سال ۴۰۴ پیش از میلاد، زمانی که کنترل اسپارت بر هلسپونت منابع آن‌ها را خفه کرده بود، با مذاکرات صلح موافقت کرد. بدون حمایتِ آتن، تب، کورینت و آرگوس نیز به مذاکرات تن دادند. در کنفرانسی در اسپارت، تمام طرف‌ها شرایط دیکته‌شده توسط اردشیر را پذیرفتند. 

1

سکه باستانی که اواگوراس اول را نشان می‌دهد، مدافع فرهنگ یونانی و کسی که تلاش میکرد قبراس را وارد جهان یونانی کرد

تأثیر بر خودمختاری یونانیان و آرزوهای اواگوراس

زنوفون شرایط صلح اردشیر را اینگونه گزارش می‌کند: 

«پادشاه اردشیر معتقد است شهرهای آسیایی باید به او تعلق داشته باشند و همچنین کلازومن و قبرس در میان جزایر و سایر شهرهای یونانی، چه کوچک و چه بزرگ، باید خودمختار باقی بمانند، جز لِمنوس، ایمبروس و اسکایروس و این‌ها طبق سنت به آتنی‌ها تعلق دارند. اگر هر یک از دو طرف این صلح را نپذیرد، من با کسانی که خواهان این توافق هستند، چه در خشکی و چه در دریا، با کشتی و با پول، علیه آن‌ها خواهم جنگید.» 

این معاهده ایونیا و قبرس را تحت کنترل ایران درآورد و آتن نیز مجبور شد سرزمین‌های تازه‌اش در اژه را رها کند. به همین دلیل، آرزوی اواگوراس اول، پادشاه سالامیس، برای متحد کردن قبرس تحت سلطه خود و آزادسازی آن از سلطه ایرانی ناکام ماند. 

علت این امر این بود که اواگوراس از کمک ارزشمند آتنی‌ها محروم شد، کسانی که پیش‌تر (۳۸۸-۳۸۹ پ. م.) با آن‌ها پیمان اتحاد بسته بود و ژنرال آتنی، هاوریا را به قبرس فرستاده بودند تا نیروهای اواگوراس را تقویت کنند. 

تفرقه‌های یونانی و تحقیرآمیز بودن معاهده اسپارت-ایران

2

ویرانه‌های اسپارت باستان

یکی دیگر از اثرات مهم این معاهده، اصرار بر خودمختاری بود که یک تجربه سیاسی منحصربه‌فردِ بوجودآمده در جنگ را از بین برد: اتحاد آرگوس و کورینت. این توافق که «سمپولیتیا» نامیده می‌شد، دو شهر را از دید سیاسی ادغام کرده و به شهروندان آن‌ها حقوق مشترک می‌داد. معاهده، آن‌ها را مجبور به انحلال این اتحاد کرد و تب نیز مجبور شد اتحادیه خود را منحل کند. در همین حال، لیگ پلوپونزی اسپارت و رعیت‌های آن‌ها از بند خودمختاری مستثنی بودند، زیرا اسپارتی‌ها که مسئول اجرای صلح بودند، قصد نداشتند اصل استقلال را در قلمروی خود اعمال کنند. 

محققان صلح آنتالکیداس را لحظه‌ای تحقیرآمیز برای یونان می‌دانند، چرا که منافع ایران را در مرکز سیاست یونان قرار داد و دولت‌های یونانی را مجبور کرد شرایط دیکته‌شده توسط یک قدرت خارجی را بپذیرند و استقلالی که در جنگ‌های ایرانی به دست آورده بودند، زیر پا گذاشته شد. 

با این حال، این معاهده نشان‌دهنده شکاف‌های عمیق درون یونان نیز بود، زیرا رقابت‌های متقابل همواره بر مقاومت در برابر نفوذ خارجی غلبه می‌کرد. میخائیل گاسپاروف زبان‌شناس می‌گوید: «اردشیر در آنجایی موفق شد که خشایارشا شکست خورده بود. پادشاه ایرانی در یونان دستور می‌داد، انگار این سرزمین متعلق به اوست؛ در حال که حتی یک سرباز هم نفرستاده بود.» این معاهده عملاً یونان را تحت سلطه ایران قرار داد. 

مترجم: زهرا ذوالقدر

منبع: FARADEED.R

نمایش کامل این مطلب...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!